استارت آپ چیست؟ مراحل راهاندازی استارت آپ و نمونههای موفق
در کل دنیا و به ویژه در کشورمان، استارت آپها به قطب نوآوری و محرکهای برای جریان درآوردن چرخه اقتصادی بدل شدهاند. استارت آپها معمولاً توسط کارآفرینان سختکوش راه اندازی میشود و آنها سعی میکنند تا به ایدههای خود زندگی ببخشند. راه اندازی استارت آپ موجب ایجادل شغلهای جدید، محصولات جدید و راحتتر شدن زندگی مردم میشود. به همین خاطر است که معمولاً در تمام دنیا سعی میشود تا از استارت آپها حمایت ویژهای به عمل آید.
پروسه راه اندازی استارت آپ به هیچ وجه ساده نیست. راه اندازی یک استارت آپ موفق، دارای مراحل سخت و طاقتفرسایی و بیتجربگی و ناآشنایی با هر کدام از مسائل مربوط به آن، میتواند منجر به شکست استارت آپ شود. به همین خاطر بود که تصمیم گرفتیم تا در این مقالهی آموزشی، به استارت آپها و نحوه راه اندازی آنها بپردازیم.
استارت آپ چیست؟ تفاوت استارت آپ با کسب و کار سنتی
استارت آپ (startup) به معنای یک کسب و کار جدید است که برای حل یک مشکل برای یک جامعهی هدف، راه اندازی و تأسیس می شود. واژهی استارت آپ در واقع به سرمایهای اشاره دارد که برای رشد سریع اولیهی یک کسبوکار، به آن تزریق میشود.
زمانی که عبارت استارت آپ را در مورد یک کسب و کار میشنویم، اولین برداشتمان این است که این کسبوکار چه از نظر تولید محصول یا خدمت و چه از نظر جذب سرمایه، در مراحل اولیه قرار دارد. اما برای استارت آپهایی که هنوز کار خود را به شکل رسمی آغاز نکردهاند و در رویههای اولیهی جا دادن خود در میان صنعت و مشتریان هستند، نام دیگری نیز وجود دارد. به این نوع استارت آپها، استارت آپِ مرحله اولیه (early stage startup) گفته میشود.
استارت آپ مرحله اولیه (early stage startup) چیست؟
استارت آپ مرحله اولیه معمولاً به کسب و کاری گفته میشود که دارای یک خدمت یا محصولی است که هنوز وارد بازار نشده و در مراحل آزمایشی قرار دارد. چنین کسب و کاری ممکن است حتی از نظر مالی نیز مشکلاتی داشته باشد، چرا که در این مرحله هنوز جذب سرمایه به صورت کامل انجام نشده است. در این مرحله، ممکن است بنیانگذاران از سرمایههای شخصی و یا کمک شتاب دهندهها بهره ببرند.
انواع استارت آپ
استارت آپها میتوانند با هم تفاوتهای بسیاری داشته باشند. از همین رو، استارت آپها را به ۶ دسته کلی تقسیم کردهاند:
- استارت آپهای کوچک و متوسط: کسب و کارهایی که تعداد کارمندانشان از ۲۰۰۰ نفر فراتر نخواهد رفت.
- استارت آپهای اجتماعی: استارت آپهایی که به دنبال تغییرات مثبت در جامعه، ایجاد یک جنبش اجتماعی و یا کارهای خیرخواهانه هستند. چنین استارت آپهایی معمولاً غیر انتفاعی هستند.
- استارت آپهای بزرگ: استارت آپهایی که به کمپانیهای بسیار بزرگ تبدیل میشوند و تغییرات بزرگی را در صنعت خود به وجود میآورند.
- استارت آپهای مقیاسپذیر: استارت آپهایی که با هدف تغییر مقیاس در طول زمان راه اندازی میشوند.
- استارت آپهای قابل خرید یا قابل استحاله: استارت آپهایی که با هدف فروش به یک کسب و کار یا کمپانی بزرگتر، راه اندازی میشوند.
- استارت آپهای سبک زندگی: استارت آپهایی که بنیانگذارانشان اهدافی مانند تمرکز بر روی عادات و فعالیتهای روزانه (سبک یا شیوه زندگی) دارند.
لین استارت آپ یا استارت آپ ناب
علاوه بر انواع استارت آپهایی که در بخش قبلی نام برده شد، ممکن است عبارت استارتاپ لین یا lean startup نیز به گوشتان خورده باشد. استارت آپ لین به استارت آپهایی گفته میشود که طراحی استراتژیشان به گونهای است که نیاز مالی و پذیرفتن ریسک بازار در آن حداقل است. چنین رویکردی در طراحی برنامههای استارتاپ، موجب صرفه جویی در زمان و هزینههای کسب و کار میشود.
با این حال، آمارها نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد استارتاپها شکست میخورند. علت بیشتر شکستها عدم صلاحیت و مشکلات مدیریتی است. در بخشهای بعدی به صورت مشروح به دلایل شکست استارتاپها میپردازیم. پیش از این، شما را با مراحل راه اندازی یک استارت آپ موفق آشنا میکنیم.
مراحل راه اندازی یک استارت آپ موفق
مراحل راه اندازی یک استارت آپ، لزوماً خطی نیست. برخی مراحل، پیشنیاز مراحل دیگر هستند و از همه مهمتر این که بسیاری از مراحل باید به صورت همزمان جلو بروند. در این بخش به مراحل مختلف راه اندازی یک استارت آپ موفق و شرح آنها میپردازیم.
۱. پایه گذاری استارت آپ
اولین قدم برای بنیانگذاری و راه اندازی استارت آپ را باید محکم برداشت. بنیان قویِ یک کسبوکار در آینده برای رشد و پیشرفت آن حیاتی است. برای شروع باید تعیین کنید که استارت آپ شما در کدام دسته از انواع شش گانه (که در بخشهای قبلی گفتیم) قرار دارد.
سپس باید فاکتورهای دیگری مانند استراتژی، بودجه و ساختار قانونی کشور را نیز در نظر بگیرید. همین موارد هم میتواند در تعیین نوع استارت آپ به شما کمک کند.
بعد از تعیین نوع استارت آپ، زمان ارزیابی محصول یا خدمتی که میخواهید آن را عرضه کنید، فرا میرسد.
۲. انجام تحقیق در مورد بازار برای محصول یا خدمت مورد نظر
در این مرحله قاعدتاً ایده کسب و کار شما باید مشخص باشد. یعنی تا اینجا میدانید که میخواهید چه محصول یا خدمتی را ارائه کنید. هدف و ایده خود را مشخص کردهاید و همچنین دقیقاً تعیین کردهاید که محصول یا خدمت شما، چه مشکلی را حل میکند.
شاید این ایده برای خودتان و یا تیمتان خیلی هیجان انگیز باشد. اما واقعیت این است که چنین چیزی کافی نیست. مسئلهی اصلی این است که آیا مردم و مشتریان نیز از ارائه این محصول یا خدمت هیجان زده خواهند شد؟ در واقع این محصول یا خدمت باید برایشان به حدی جذاب باشد که حاضر شوند برایش پول پرداخت کنند.
این جاست که باید تحقیقات و نظرسنجیهایی درباره مشتریان بالقوه خود انجام دهید. باید نیازها و انتظارات آنها را بشناسید و از جای دادن ویژگیهایی که برای مشتریان جالب نیستند، در محصولات خود پرهیز کنید. همچنین تحقیقات مشابهی را باید در مورد رقیبان خود انجام دهید. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به رقبا، ایدهی بهتر و جامعتری دارید و قرار نیست که منابع خود را صرفاً برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت تکراری، به هدر دهید.
به این پروسه، تحقیقات بازار یا Market Research نیز گفته میشود. تحقیقات بازار یکی از مراحل ضروری در راه اندازی استارتاپ است. تحقیقات بازار همچنین میتواند برای شما نتایج بسیار گرانبهایی داشته باشد، چرا که:
- از طریق آن با مخاطبان و مشتریان هدف خود ارتباط برقرار میکنید و بهتر متوجه میشوید که چگونه میتوانید مشکلات آنها را حل کنید.
- رقیبان خود را تحلیل میکنید، محصول یا خدمتشان را مورد بررسی قرار میدهید، ساختار قیمت گذاری و فروش آنها را بررسی میکنید و بهتر متوجه میشوید که چگونه میتوانید کسب و کاری بهتر نسبت به رقبا پایه گذاری کنید.
- موقعیت و ارزش محصول یا خدمت خود را بهتر متوجه میشوید
- استراتژی ورود شما به بازار مشخص میشود، یعنی دقیقاً تعیین میکنید که قرار است چگونه محصول یا خدمت خود را وارد بازار کنید و این محصول، دقیقاً چگونه بازار را تسخیر خواهد کرد.
۳. جذب سرمایه برای استارت آپ
حال به یکی از مهمترین و اساسی ترین مراحل در راه اندازی استارت آپ میرسیم: پول. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بیشتر استارت آپ، در ابتدا توسط خود بنیانگذاران، دوستان و خانوادهشان تأمین مالی میشوند. به چنین کاری اصطلاحاً بوتاسترپینگ (bootsrapping) گفته میشود.
اما چنین کاری هم ریسک بالایی دارد. در قسمتهای قبلی اشاره کردیم که حدود ۹۰ درصد استارت آپها شکست میخورند. البته جذب سرمایه از طرف سرمایهگذار هم ریسک و فشار کار را کمتر نمیکند. در هر حال، پروژه راه اندازی یک استارت آپ، سخت و دشوار است.
اما این بدین معنا نیست که نباید هیچ سرمایهای جذب کنید. اگر جذب سرمایه و کارهای مربوط به راه اندازی استارتاپ به درستی انجام بپذیرد، در ادامه میتوانید با سرمایهگذارهایی کار کنید که حاضرند تا پول بیشتری پرداخت کنند. برخی سرمایهگذارها نیز در کنار پرداخت پول، خدمات مشاوره و رهبری تیم را نیز ارائه میدهند. در ادامه انواع مدلهای سرمایهگذاری در استارت آپ را بررسی میکنیم.
انواع مدلهای سرمایه گذاری و تأمین مالی اولیه
- شتاب دهندههای کسب و کار: شتاب دهندهها مراکزی هستند که معمولاً توسط یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر راه اندازی میشوند و برای استارت آپهایی که در مراحل اولیه قرار دارند، علاوه بر تآمین سرمایهی اولیه کوچک، فضای کار و مشاوره نیز فراهم میکنند. شتاب دهندهها علاوه بر شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، میتوانند توسط سازمانهای غیر انتفاعی، موسسات آموزشی و دانشگاهها و سازمانهای دولتی و اقتصادی راه اندازی شوند. معمولاً هر شتاب دهنده در یک حوزه موضوعی و تخصصی خاص فعالیت میکند. مثلاً یک شتاب دهنده ممکن است فقط در حوزه سلامت فعالیت کند و یا یک شتاب دهنده دیگر ممکن است فقط در حوزه فین-تک (fin-tech) فعالیت کند. این به این معناست که فقط استارت آپهایی که در حوزه سلامت یا فین-تک کار میکنند، توسط این شتاب دهندهها پذیرفته خواهند شد. ذکر این نکته هم لازم است که شروع کار با شتاب دهنده برای هر استارت آپی مناسب نیست و به مقیاس و نیازهای استارت آپ بستگی دارد. شتاب دهندهها برای استارت آپهای کوچکی که در ابتدای راه قرار دارند، بهترین انتخاب هستند.
- سرمایهگذاری خطرپذیر: سرمایه خطرپذیر، پولی است که توسط یک شرکت (معمولاً) خصوصی به استارت آپ داده میشود. شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر، بر اساس پتانسیلِ رشدِ بلندمدت یک استارت آپ، تصمیم به سرمایهگذاری بر روی آن میگیرد. از آن جایی که سرمایه گذاری بر روی استارت آپ به دلیل بالا بودن نرخ شکست آنها، با ریسک بالایی همراه است، به این نوع سرمایهگذاری، سرمایهگذاری خطرپذیر گفته میشود. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر با پرداخت پول به استارت آپ، صاحب قسمتی از سهام آنها نیز میشوند و در واقع در سود استارت آپ شریک خواهند بود. همچنین به عنوان یک سهام دار، میتوانند در تصمیمگیریهای داخلی نیز نظرات خود را عنوان کنند. برخی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، به صورت تخصصی به استارت آپها خدمات مشاورهای نیز ارائه میکنند. با این حال برخی استارت آپها ممکن است احساس کنند به این مشاوره احتیاج ندارند. این مسائل در پروسه انتخاب سرمایهگذار و همچنین بحثهایی که میان سرمایهگذار و بنیانگذاران رد و بدل میشود، مشخص خواهد شد. یعنی یک استارت آپ ممکن است سرمایه گذاری را پیدا کند که حتی تصمیمی بر دخالت در تصمیمگیریهای داخلی کسب و کار نداشته باشد.
- سرمایهگذار فرشته: سرمایهگذار فرشته یا Angel Investor، معمولاً افراد ثروتمند و کارآفرینی هستند که در مراحل بسیار اولیهی استارت آپها، به آنها کمک میکنند. سرمایهگذار فرشته در زیر مجموعه سرمایهگذاری خطرپذیر قرار میگیرد.
- تأمین مالی جمعی یا Crowdfunding: در تأمین مالی جمعی، از مردم و افراد عادی خواسته میشود تا با سرمایه گذاری در استارت آپ، در راه اندازی آن سهیم شوند. در این نوع سرمایه گذاری نیز بر اساس میزان پولی که فرد پرداخت میکند، سهم به او اختصاص داده میشود. اما به مانند سرمایهگذار خطرپذیر، در پروسه راه اندازی و تصمیمگیریها دخیل نخواهد بود. ارزش تأمین مالی جمعی، فراتر از جذب پول است. تأمین مالی جمعی باعث میشود تا آگاهی مردم از برند و محصول شما بالا برود و مشتریان بالقوهی جدیدی برای کسب وکار شما فراهم شود.
۴. ایجاد پایگاه مشتریان
اگر یک استارت آپ با رشد سریع مواجه شود، دو دلیل ممکن است داشته باشد: یک این که مشتریان درستی را هدف قرار داده و دوم این که به صورت مداوم، بر روی گسترش پایگاه مشتریان کار کرده است.
اما چگونه میتوان این کارها را انجام داد؟ جواب این سوال میتواند در دیجیتال مارکتینگ نهفته باشد. دیجیتال مارکتینگ دارای روشها و راههایی است که از طریق آن میتوانید مشتریان بالقوه خود را پیدا کنید و صدای خود را به گوش آنها برسانید. این روشها شامل بازاریابی شبکههای اجتماعی، بهینهسازی برای موتورهای جست و جو یا سئو، تبلیغات پولی و بازاریابی ایمیلی است.
چرا بیشتر استارت آپها شکست میخورند؟
شروع یک کسب و کار از آن چه همه فکر میکنند، بسیار سختتر است. در قسمتهای قبلی این نوشتار اشاره کردیم که حدود ۹۰ درصد از استارت آپها شکست میخورند و ریشهی اصلی آن در شیوههای مدیریتی است. در این قسمت به دلایل شکست استارت آپها و ریشههای آنها میپردازیم.
- تمام شدن سرمایه: طبعاً هر کسب و کاری که ورشکست میشود، به نقطهای میرسد که دیگر پولی ندارد و نمیتواند به حیات ادامه دهد. بنابراین تمام شدن سرمایه، یک دلیل عمومی برای شکست استارت آپ است و باید دلایل مختلف آن را نیز بررسی کرد. تمام شدن سرمایه میتواند به مدیریت بد هزینهها و همچنین فروش پایین مربوط باشد. همچنین اگر اگر استارت آپ نتواند سرمایه کامل و لازمش را جذب کند، با مشکلات مالی مواجه میشود و نهایتاً شکست میخورد.
- انتخاب بازار اشتباه: بسیاری از کسب و کارها، بازار هدف اشتباهی را برای خود برمیگزیند. یا این که تحقیقات لازم برای انتخاب مشتریان هدف و بالقوه را انجام نمیدهند. طبعاً استارت آپی که این گونه وارد بازار میشود، شانس بالایی برای موفقیت ندارد و خیلی زود شکست میخورد.
- انجام ندادن تحقیقات: در مراحل راه اندازی یک استارتاپ موفق، اشاره کردیم که مرحلهی تحقیقات، یکی از مهمترین و اساسیترین مراحل شکلگیری کسب و کار است. پیش از این که وارد یک بازار شوید، باید مشتریان و نیازهای آنها را بشناسید. بدون شناخت مشتری و نیازهایش، قادر نخواهید بود تا محصول مورد نظر وی را عرضه کنید و طبعاً با شکست مواجه خواهید شد.
- شراکت بد: گاهی برای راه اندازی یک کسب وکار، مجبور هستید تا یک شریک تجاری داشته باشید. ممکن است تخصص شما در حوزههای مختلف و متفاوت باشد. و در تصمیمگیریها و ایدهپردازیها دچار اختلاف شوید. اختلافی که راه حل نینجامد، میتواند برای کسب و کار مشکل ساز شود و آن را به پایان کار نزدیک کند. البته مدلهای شراکت بد میتواند متفاوت باشد و صرفاً این مثال خاص نیست. اما همهی آنها یک سرانجام دارد و آن شکست کسب و کار است.
- بازاریابی بد: گفتیم که شما در هنگام راه اندازی و اداره استارت آپ، باید از همه ابزارهای موجود، خصوصاً دیجیتال مارکتینگ، برای بازاریابی و یافتن مشتریان هدف خود استفاده کنید. اگر نتوانید برند خود را به مشتریان معرفی کنید و صدای خود را به گوش آنها برسانید، طبیعتاً در حیطه فروش به مشکلم میخورید و کسب و کار در نهایت دچار ورشکستگی خواهد شد.
چند نمونه استارت آپ موفق ایرانی و جهانی
در این بخش قصد داریم تا شما را با چند نمونه از استارت آپهای موفق ایرانی و خارجی آشنا کنیم.
۱. AirBnB
کمپانی AirBnB که امروزه بیش از ۱۰ میلیارد دلار ارزش دارد و در سرتاسر دنیا فعالیت میکند، در سال ۲۰۰۷ و توسط سه جوان راه اندازی شد. شاید جالب باشد بدانید که موسسان این شرکت که هم اکنون در دنیا، مسکن موقتی و اجارهای برای افراد فراهم میکند، در آن زمان پول پرداخت اجاره خانه خود را هم نداشتند. برایان چسکی (Brian Chesky) و جو گبیا (Joe Gebbia)، در زمان برگزاری یک کنفرانس در شهر سان فرانسیسکو و پر بودن همه هتلها، ایدهای به ذهنشان رسید. این که اتاق خوابها و پذیرایی خانهشان را به مسافران به صورت موقت اجاره دهند. آنها یک وبلاگ راهاندازی کردند و توانستند سه مشتری پیدا کنند. خیلی زود ناتان بلچارزیک (Nathan Blecharczyk) نیز به تیمشان اضافه شد و کسب و کاری که به همین سادگی آغاز شد، امروز به یکی از بزرگترین کمپانیهای دنیا تبدیل شده.
۲. اینستاگرام
کوین سیستروم (Kevin Systrom) یک فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد، اپی را ساخت که کارش به اشتراک گذاری عکس و متن بر اساس مکان و موقعیت بود. او نام این اپ را Burbn گذاشت. از طریق همین اپ با مایک کریگر (Mike Krieger) آشنا شد. و هر دو با هم به همبنیانگذاران اینستاگرام تبدیل شدند.
۳. واتساپ
جان کوم (Jan Koum) و برایان اکتون (Brian Acton) با هم در یاهو کار میکردند و از این که در هر صفحه وب، باید با کلی تبلیغ مواجه شوند، عاصی بودند. در سال ۲۰۰۷ از یاهو بیرون آمدند و درخواست کار در فیسبوک را دادند. اما درخواست کار هر دویشان رد شد. آنها تصمیم گرفتند تا برنامهای بسازند که هیچ گونه تبلیغی نداشته باشد. بنابراین واتساپ در سال ۲۰۰۹ راه اندازی شد. جالب این که همین واتساپ بعدها توسط کمپانی فیسبوک خریداری شد.
۴. دیجی کالا
دیجی کالا در حال حاضر بزرگترین فروشگاه اینترنتی خرده فروشی در ایران است. این شرکت در سال ۱۳۸۵ راه اندازی شد و همان گونه که از نام آن نیز برمیآید، در ابتدا فقط کالاهای دیجیتال مثل موبایل و لپتاپ را نقد و بررسی میکرد. بعد از مدتی امکان فروش این محصولات نیز به وبسایت اضافه شد و با موفقیت پی در پی، تعداد محصولات و گسترهی آن وسعت بیشتری یافت.
۵. اسنپ
اسنپ یکی از استارت آپهای موفق ایرانی است که با الهام از ایده شرکت اوبر (Uber) راه اندازی شد. این استارت آپ موفق شد تا با عرضه یک اپلیکیشن، تاکسیرانی اینترنتی در ایران را بنیانگذاری کند. این شرکت در سال ۱۳۹۳ و توسط شهرام شاهکار تأسیس شد و تاکنون توانسته تا میلیونها دلار سرمایه ایرانی و خارجی جذب کند و به یکی از بزرگترین کمپانیهای ایران تبدیل شود.
۶. دیوار
دیوار نیز یکی از موفقترین استارت آپهای ایرانی است که با الهام از ایده وبسایت eBay ساخته شده است. در این اپلیکیشن، افراد میتوانند وسایل مختلف دست دوم خود را به فروش برسانند. استفاده از این اپلیکیشن رایگان است، اما برای پروموت کردن آگهی خود یا عرضه آگهیهای بیشتر در یک ماه، باید پول پرداخت کنید.
استارت آپ ویکند
استارت آپ ویکند (Startup Weekend) یک رویداد، گردهمایی و همایشی است که در آن توسعهدهندگان، کارآفرینان، علاقه مندان به استارت آپ، متخصصین بازاریابی و کارشناسان استارت آپ گرد هم میآیند تا ایدههای خود برای تأسیس استارت آپ و کمپانیهای جدید را مطرح کنند. در پایان ایدههای برتر انتخاب میشوند و گروههایی نیز برای اجرایی کردن این ایدهها شکل میگیرد. بسیاری از سرمایهگذاران نیز برای سرمایهگذاری بر روی ایدههای خلاقانه، استارت آپ ویکندها را زیر نظر میگیرند.
استارت آپ ویکند در حال حاضر به رویدادی جهانی تبدیل شده و در هزاران شهر دنیا از جمله ۱۳۵ شهر در ایران برگزار شده. این رویداد ۵۴ ساعته است و معمولاً در زمان برگزاری، از ساعت ۳ روز چهارشنبه آغاز و ساعت ۹ شب روز جمعه پایان مییابد.
شرکت در استارت آپ ویکند برای افراد خلاق که ایدههای جدیدی دارند، میتواند بسیار مفید باشد. چرا که این رویداد باعث میشود تا افراد با تخصصهای مختلف با هم آشنا شوند و تیمهای جدیدی برای بنیانگذاری استارت آپ جدید شکل بگیرد. همچنین به نمایش قرار دادن ایدهها میتواند فرایند جذب سرمایه و پیدا کردن سرمایه گذار را نیز برای شما تسهیل کند.